کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دستگیری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) 1 - کمک ، اعانت . 2 - اسیر کردن .
-
جستوجو در متن
-
نوا کردن
فرهنگ فارسی معین
(نَ. کَ دَ) (مص ل .) دستگیری کردن ، کمک کردن .
-
مدد
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) [ ع . ] (اِ مص .) یاری ، دستگیری .
-
جلب
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - کشیدن ، ربودن . 2 - بازداشت ، دستگیری .
-
دادگاه صحرایی
فرهنگ فارسی معین
(هِ صَ) (اِمر.) دادگاهی که به محض دستگیری متهم و بدون گذراندن مرحله های بازجویی و بازپرسی تشکیل و حکم دادگاه در همان جلسه صادر و بی درنگ اجرا می شود.