کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دزدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دزدی
فرهنگ فارسی معین
(دُ) (حامص .) سرقت .
-
جستوجو در متن
-
سرقت
فرهنگ فارسی معین
(س قَ) (مص م .) دزدی ، دزدی کردن .
-
بریدن راه
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ نِ)(مص ل .)راهزنی ، دزدی .
-
آفتابه دزد
فرهنگ فارسی معین
( ~. دُ)(ص مر.) دزدی که چیزهای کم ارزش می دزدد.
-
بچاپ بچاپ
فرهنگ فارسی معین
(بِ بِ) [ فا - تر. ] (اِمص .) (عا.) دزدی و غارت ، سوءاستفادة مالی .
-
جیب بر
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (ص فا.) دزدی که پول و مال کسان را از جیب آنان برباید، کیسه بر.
-
راه بریدن
فرهنگ فارسی معین
(بُ دَ) (مص ل .) 1 - راه پیمودن . 2 - دزدی از مسافران ، راهزنی .
-
قطع طریق
فرهنگ فارسی معین
( قَ عِ طَ) [ ع . قطع الطریق ] (مص ل .) دزدی ، راهزنی .
-
مختلس
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لِ) [ ع . ] (اِفا.) دزدی کننده ، کسی که اختلاس می کند.
-
دزدگیر
فرهنگ فارسی معین
(دُ)(اِمر.) اسباب برقی یا الکترونیکی که برای پیشگیری از دزدی نصب می شود تا با کشیدن آژیر یا روشن شدن چراغ دیگران را متوجه سرقت بکند.
-
دستبرد
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ) (مص مر.) 1 - نیرو، دلیری . 2 - دزدی ، چپاول . 3 - مهارت .
-
راهداری
فرهنگ فارسی معین
1 - (حامص .) نگهبانی راه . 2 - دزدی ، راهزنی . 3 - (اِمر.) ادارة نگهبانی و محافظت راه .
-
راهزن
فرهنگ فارسی معین
(زَ)(ص فا.) 1 - دزدی که اموال مسافران را غارت می کند. 2 - نغمه خوان ، سرودگوی .
-
شب زنده دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زِ دِ) (ص فا.) آن که شب را بیدار ماند. (به جهت عبادت ، عشق ، دزدی ).