کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درختچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درختچه
فرهنگ فارسی معین
( ~. چِ) (اِمصغ .) 1 - درخت کوچک . 2 - درخت کوچکی به ارتفاع یک تا پنج متر که معمولاً تنة مشخص ندارد و از قاعده منشعب است .
-
جستوجو در متن
-
درختکاری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) کاشت درخت یا درختچه ، نهال کاری .
-
ارمک
فرهنگ فارسی معین
( اُ مَ) ( اِ.) نام چند گونه درختچه از تیرة ریش بزها است .
-
برگ بو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) گیاهی از تیرة غارها جزو تیره های نزدیک به آلاله ها که به صورت درختچه می باشد.
-
یاس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) درختچه ای زینتی از تیرة زیتونیان با گل های معطر و سفید.
-
مغیلان
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ.) امُ غیلان ، درختچة خاردار که در بیابان ها می روید.
-
نیل
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - ماده ای است آبی رنگ که از برگ انواع درختچة نیل به دست می آید. 2 - درختچه ای است از تیرة پروانه واران ، دارای برگ های مرکب و گل های قرمز یا صورتی ، بیشتر به منظوراستفادة مادة آبی رنگ از برگ آن ها کشت می شود.
-
اشک
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) درختچه ای از تیرة پروانه واران که اصل آن از سیبری است و در ایران در نواحی استپی و کوهستان های خشک اطراف کرج می روید.
-
خلنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) گیاهی است که نوعی از آن به صورت درخت یا درختچه می باشد که از چوب آن کاسه و قدح می سازند و نوعی از آن علفی می باشد به رنگ های سرخ ، زرد و سفید.
-
کاکوتی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) گیاهی است از تیرة نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است . چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است .
-
کوکا
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) درختچه ای از تیرة کتانیان که از برگ های آن در امور پزشکی استفاده می شود و کوکایین هم از آن گرفته می شود. برگ های خشک شدة آن مانند چای است و هنگام جویدن اثری مانند توتون دارد.
-
مازریون
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِ.) = ماذریون : درختچه ای است شیره دار شبیه به درخت سماق ، یک نوع از آن برگ های سفید و بزرگ دارد که مسهل است .
-
ازگیل
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) 1 - درختچه ای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفه های سفید. 2 - میوة درخت ازگیل که قهوه ای رنگ و ترش مزه است .
-
ارژن
فرهنگ فارسی معین
( اَ ژَ) (اِ.) درختچه ای از دستة بادامی ها از تیرة گل سرخیان که دارای گونه های مختلف است . گونه ای از آن در فارس خصوصاً در دشت ارژن و کوه های بختیاری روییده می شود، بخورک .