کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دأل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - عقاب . 2 - مرغی لاشخور از نوع کرکس .
-
دال
فرهنگ فارسی معین
(لّ) [ ع . ] (اِفا.) دلالت کننده ، هدایت کننده ، نشان دهنده .
-
دال
فرهنگ فارسی معین
خال (اِمر.) نهال نو نشانده و پیوند نکرده .
-
جستوجو در متن
-
واره
فرهنگ فارسی معین
(ر ) (پس .) به آخر اسم ملحق شود دال بر معانی ذیل : الف - دال بر شباهت و مانندگی : ماهواره . ب - دال بر تعلق و ارتباط : گوشواره . ج - دال بر مکان : چراغواره .
-
سیر
فرهنگ فارسی معین
(پس .) پسوندی است دال بر مکان : سردسیر.
-
واخ
فرهنگ فارسی معین
(اِصت .) (عا.) 1 - کلمه ای است دال به تأسف و حسرت . 2 - کلمه ای است دال بر تحسین و خوشایندی .
-
غنج
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (پس .) پسوند دال بر آغشتگی و آلودگی : بیمارغنج .
-
گاله
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (پس .) پسوند دال بر تصغیر است : پر گاله .
-
دردا
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِصت .) کلمة دال بر افسوس : دریغا؛ آه !
-
وا
فرهنگ فارسی معین
(پس .) به آخر اسم پیوندد دال بر نگهبانی و حفاظت : پیشوا.
-
ها
فرهنگ فارسی معین
1 - (صت .) کلمة دال بر تنبیه ، آگاه باش . 2 - (صت .) از ادات تحذیر است ، هان ،ها، مار. نروی ها! کلمة دال بر تحذیر: ها، مار.
-
آنک
فرهنگ فارسی معین
(نَ) کلمه ای است دال بر اشاره به دور اعم از مکان و زمان . مق اینک .
-
چه
فرهنگ فارسی معین
(چِ یا چَ) (پس .) پسوندی است دال بر تصغیر: باغچه ، کوچه ، آلوچه ، کتابچه .
-
وه
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (صت .) کلمه ای است دال بر: الف - تعجب ، شگفتی . ب - تحسین ، آفرین .