کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دانگ
فرهنگ فارسی معین
(نْ) [ په . ] (اِ.) بخش ، بهره ، حصه ، قسمی از چیزی ، یک ششم چیزی .
-
واژههای مشابه
-
شش دانگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) تمام چیزی .
-
جستوجو در متن
-
ثلث
فرهنگ فارسی معین
(ثُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - یک سوم . 2 - دو دانگ . 3 - نام یکی از خطوط اسلامی . 4 - یک سوم ترکة موصی در زمان فوت .
-
دانگانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) 1 - پولی که در یک گردش دسته جمعی از افراد گروه گرفته می شود. 2 - چیزی که یک ششم دانگ بیارزد.
-
درم
فرهنگ فارسی معین
(دِ رَ) [ یو . ] (اِ.) 1 - مسکوک نقره . 2 - واحد وزن معادل شش دانگ .
-
حبه
فرهنگ فارسی معین
(حَ بِّ) [ ع . حبة ] (اِ.) 1 - یک دانه ، یک حب . ج . حبات . 2 - مقدار کم ، اندکی . 3 - یک ششمِ دانگ .