کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (مص م .) 1 - دارا بودن . 2 - نگاه داشتن . 3 - به شمار آوردن ، گرفتن . 4 - پنداشتن . 5 - طول کشیدن . 6 - مشغول بودن . 7 - وادار کردن .
-
واژههای مشابه
-
آمد داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) فرخنده بودن ، خوش قدم بودن .
-
ابا داشتن
فرهنگ فارسی معین
(اِ. تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) امتناع ورزیدن .
-
ارزانی داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) بخشیدن ، تقدیم کردن .
-
استوار داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - اعتماد داشتن ، اعتماد کردن . 2 - باور کردن ، درست پنداشتن .
-
اندیشه داشتن
فرهنگ فارسی معین
(کسی را) ( ~. تَ) (مص م .) مراقبت کردن ، تیمار داشتن .
-
برپا داشتن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. تَ) (مص م .) 1 - برقرار ساختن . 2 - برپا کردن جشن و شادمانی .
-
بزرگ داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص م .) احترام گذاشتن ، تکریم کردن .
-
بسته داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ)(مص م .) مقید ساختن .
-
بازار داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ)(مص ل .) طالب بودن ، رابطه داشتن .
-
پشت داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - همت داشتن . پشتکار داشتن . 2 - حامی داشتن ، پشتوانه داشتن .
-
پای داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِمص .) ایستادگی .
-
پروا داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) (مص ل .) 1 - باک داشتن . 2 - اعتناء، توجه .
-
پاس داشتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص م .) 1 - پاسبانی کردن ، نگهبانی . 2 - رعایت کردن ، احترام گذاشتن . 3 - جستجو کردن ، تفتیش کردن .