کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داستان آوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
داستان شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) شهره شدن ، مشهور گشتن .
-
داستان سرایی
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (حامص .) قصه گویی ، افسانه پردازی .
-
هم داستان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) موافق ، هم فکر.
-
جستوجو در متن
-
تمثل
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ ثُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - داستان زدن ، مثال آوردن . 2 - شبیه چیزی شدن . 3 - قصاص گرفتن .
-
تلمیح
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - نگاه تند و آنی به چیزی افکندن . 2 - اشاره کردن . 3 - اشاره کردن شاعر در شعر به داستان یا مثلی مشهور یا آوردن اصطلاحات علمی در شعر.
-
ضرب
فرهنگ فارسی معین
(ضَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) زدن ، کوبیدن . 2 - (اِمص .) یکی از چهار عمل اصلی حساب . 3 - سکه زدن . 4 - طنبک یا دنبک . 5 - مَثَل آوردن ، داستان زدن .