کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داروی ویژه یا اختصاصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اختصاصی
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به اختصاص . خصوصی ، مخصوص ، ویژه .
-
کول
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پشت ، به ویژه بخش بالای پشت انسان یا حیوان ، گُرده .
-
آویژه
فرهنگ فارسی معین
(ژِ) (ص . اِ.) 1 - ویژه ، خالص . 2 - معشوق ، یار یا دوست نزدیک .
-
عشا
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . عشاء ] (اِ.) اول شب ، شامگاه . ؛~ ی ربانی دعا یا نماز ویژه مسیحیان .
-
آچارکشی
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ تر - فا. ] (حامص .) وارسی شل یا سفت بودن پیچ و مهره ها و سفت کردن پیچ های شُل به ویژه در خودروها.
-
بش
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) هر بندی به ویژه بندی که از آهن ، برنج و یا نقره که برای قفل کردن صندوق درست کنند.
-
سوپروایزر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زِ) [ انگ . ] (اِمر.) کسی که رییس یا مسئول بخش خاصی از یک اداره به ویژه بخشی از بیمارستان است .
-
طلاکوبی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (اِمص .) کوبیدن فلزهای براق به ویژه طلا و نقره به صورت نقش های زینتی یا نوشته بر سطح دلخواه ، زرکوبی .
-
ویژه نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (اِمر.) شماره ای از یک نشریة اد واری (ماهنامه یا هفته نامه ) که به موضوع خاصی اختصاص دارد.
-
مرقد
فرهنگ فارسی معین
(مَ قَ) [ ع . ] (اِ.) خوابگاه ، آرامگاه ، به ویژه آرامگاه امام ، قدیس یا شخصیت روحانی . ج . مراقد.
-
مو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - رشد خارجی روی پوست به صورت رشته های محکم نخ مانند به ویژه رشته های رنگیزه داری که پوشش ویژة یک پستاندار است . 2- پوشش مویی یک جانور یا بخشی از بدن به ویژه پوشش مویی سر انسان . ؛~ی دماغ (کن .) مزاحم . ؛~ را از ماست کشیدن (کن .) بسیار دقی...
-
بدعت
فرهنگ فارسی معین
(بِ عَ) [ ع . بدعة ] ( اِ.) نوآوری ، به ویژه رسم یا آیین تازه ای که مورد پذیرش قرار نگرفته یا مخالف سنت پذیرفته شده باشد.
-
بدن سازی
فرهنگ فارسی معین
(بَ دَ)(اِمر.) تمرین ها و ورزش های ویژه برای تقویت ماهیچه ها و ایجاد یا حفظ تناسب در اندام های بیرونی ، پرورش اندام .
-
پستاندار
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (اِمر.) رده ای از جانوران مهره دار خون گرم اغلب دارای بدن پوشیده از پشم یا مو به ویژه دارای غده های پستانی در ماده ها و معمولاً بچه زا. ج . پستانداران .
-
پاس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) 1 - عمل فرستادن یا روانه کردن چیزی به ویژه توپ به سوی بازیکن دیگر. 2 - حرکات دست مانیه تیزور برای خواب کردن کسی .