کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد رسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
داد دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - اجرای عدالت کردن . 2 - قطع نزاع کردن .
-
داد و قال
فرهنگ فارسی معین
(دُ) [ فا - ع . ] (اِمر.) داد و فریاد، قیل و قال .
-
جستوجو در متن
-
اصابت
فرهنگ فارسی معین
(اِ بَ) [ ع . اصابة ] (مص ل .) رسیدن ، رسیدن تیر به هدف .
-
فرمان رسیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . رِ دَ) (مص ل .) 1 - رسیدن حکم و دستور. 2 - مجازاً: رسیدن وقت مرگ .
-
به سر رسیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ یا رِ دَ)(مص ل .) به پایان رسیدن .
-
تناهی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به پایان رسیدن ، به نهایت رسیدن .2 - بازایستادن .
-
دررسیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ. رِ دَ) (مص ل .) 1 - رسیدن ، به موقع رسیدن . 2 - فراهم شدن .
-
واصل شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - رسیدن ، پیوستن . 2 - به حق رسیدن .
-
فرا رسیدن
فرهنگ فارسی معین
(فَ. رَ دَ) (مص ل .) نزدیک شدن و رسیدن وقت چیزی یا کاری .
-
بلوغ
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به سر رسیدن . 2 - رسیدن به سن رشد. 3 - رسیدگی . 4 - سن قانونی .
-
آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) [ په . ] (مص ل .) 1 - رسیدن ، فرا - رسیدن . 2 - آغاز کردن ،شروع کردن . 3 - سر زدن ، واقع شدن . 4 - گذشتن ، سپری شدن . 5 - اصابت کردن ، رسیدن . 6 - گنجیدن . 7 - پدیدار گشتن ، پیدا شدن . 8 - شدن ، گردیدن . 9 - فرض کردن . 10 - برآمدن ، مقابله ...
-
آستان بوسی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) به خدمت بزرگی رسیدن .
-
التحاق
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) در رسیدن ، پیوستن .
-
انصاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] (مص ل .) به نیمه رسیدن . نیمة چیزی را گرفتن .