کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد دارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
داد دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - اجرای عدالت کردن . 2 - قطع نزاع کردن .
-
داد و قال
فرهنگ فارسی معین
(دُ) [ فا - ع . ] (اِمر.) داد و فریاد، قیل و قال .
-
جستوجو در متن
-
موالی
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) دوست دارنده .
-
واجد
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ ع . ] (اِفا.) یابنده ، دارنده .
-
بیمناک
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - ترسنده ، بیم دارنده . 2 - ترسناک .
-
پاد
فرهنگ فارسی معین
پسوندی که معنای دارنده و نگهبان را می رساند مانند: آذرپاد.
-
دارا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص فا.) 1 - دارنده . 2 - مال دار. 3 - خدای تعالی .
-
راجی
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ ع . ] (ص .) امیدوار، امید دارنده .
-
صاین
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نگاه دارنده . 2 - پرهیزگار.
-
عاق
فرهنگ فارسی معین
(قّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - ناخوش دارنده . 2 - آزاردهندة پدر و مادر.
-
منفرج
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ رِ) [ ع . ] 1 - رخنه دارنده . 2 - (ص .) دور، جدا.
-
مهین
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) خوار دارنده ، اهانت کننده .
-
مکتتم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ تِ) [ ع . ] (اِفا.) پنهان دارنده .
-
مکره
فرهنگ فارسی معین
(مُ رِ) [ ع . ] (اِفا.) اکراه نماینده ، ناخوش دارنده .