کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دادن امتیاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آواز دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) صدا کردن ، فرا - خواندن .
-
آب دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - آبیاری کردن . 2 - فلزی را با فلز دیگر اندودن .
-
اصلاح دادن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) آشتی دادن ، سازش دادن .
-
اذن دادن
فرهنگ فارسی معین
(اِ. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) رخصت دادن ، جایز شمردن ، مرخص کردن .
-
ارد دادن
فرهنگ فارسی معین
(اُ. دَ) [ انگ - فا. ] (مص ل .) دستور دادن ، امر کردن .
-
امان دادن
فرهنگ فارسی معین
(اَ. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) مهلت دادن ، فرصت دادن .
-
اندام دادن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ)(مص ل .) نظم دادن ، شکل دادن .
-
بنوا دادن
فرهنگ فارسی معین
(بِ نَ. دَ) (مص ل .) گِرو دادن .
-
بای دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - باختن . 2 - رشوه دادن .
-
بسط دادن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - توسعه دادن . 2 - به تفصیل گفتن .
-
بازو دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) 1 - (مص م .) یاری کردن ، معاونت نمودن ، 2 - (مص ل .) لم دادن .
-
بازی دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - کسی را سرگرم ساختن . 2 - فریب دادن کسی .
-
بالا دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) بزرگ نمودن ، بزرگ جلوه دادن .
-
باد دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - از دست دادن ، از دست رفتن . 2 - در معرض باد گذاشتن .
-
پست دادن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) [ فر - فا. ] (مص ل .) کشیک دادن به نوبت .