کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خُرُوجَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خروج
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بیرون شدن . 2 - طغیان کردن .
-
واژههای همآوا
-
خروج
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - بیرون شدن . 2 - طغیان کردن .
-
جستوجو در متن
-
بن بست
فرهنگ فارسی معین
(بُ بَ) (ص مر.) فاقد راه خروج .
-
خارج
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) خروج کننده . 2 - (اِ.) بیرون ، ظاهر چیزی .
-
کاردکس
فرهنگ فارسی معین
(دِ) کارتی که در آن تعداد و تاریخ ورود و خروج کالای معینی به انبار ثبت شود.
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جُ نُ) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی که به علت خروج منی ، غُسل بر او واجب است . 2 - بیگانه ، بعید، دور.
-
جت
فرهنگ فارسی معین
(جِ) [ انگ . ] (اِ.) هر یک از اسباب هایی که به وسیلة خروج ناگهانی و پرفشار سیال از دهانة مخزن کار کند. مانند: هواپیمای جت یا توربوجت .
-
ددر رفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ تَ) (مص ل .) 1 - بیرون رفتن . 2 - (عا.) خروج زنی بدکار به منظوری نامشروع .
-
سرفه
فرهنگ فارسی معین
(سُ فِ) (اِ.) صدایی که در اثر خارش حلق و خروج هوای ریه از سینه بیرون می آید و بیشتر در اثر بیماری های ریوی تولید می شود.
-
قرنطینه
فرهنگ فارسی معین
(قَ رَ نِ) [ فر. ] (اِ.) جایی که به علت شیوع بیماری مورد محافظت قرار می گیرد و ورود و خروج افراد کنترل می شود.
-
مثانه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) [ ع . مثانة ] (اِ.) کیسة عضلانی غشایی که ادرار پس از خروج از کلیه ها، در آن جمع می شود.
-
برنشیت
فرهنگ فارسی معین
(بُ رُ) [ فر. ] ( اِ.) نوعی بیماری ناشی از آماس نایره که باعث گرفتگی صدا، سرفه های شدید، خروج خلط های ساده یا توأم با چرک و خون می شود؛ ورم ریه .
-
سزارین
فرهنگ فارسی معین
(س یَ) [ فر. ] (اِ.) عمل جراحی جهت خروج نوزاد از شکم و زایمان های غیرطبیعی . ژول سزار قیصر روم به این طریق به دنیا آمده و نام این عمل از نام او گرفته شده است .