کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوشحالی خوشحالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دنه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ یا نَ) (اِمص .) 1 - خوشحالی ، شادی . 2 - زمزمة خوشحالی .
-
دلخوشی
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ) (حامص .) 1 - خوشحالی ، شادمانی . 2 - خشنودی .
-
قیه
فرهنگ فارسی معین
(ق یِ) (اِ.) (عا.) جیغی که از روی خوشحالی کشیده شود.
-
کلاه برانداختن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ اَ تَ) (مص م .) شادی کردن ، خوشحالی نمودن .
-
شادمان
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص مر.) شاد، شادان ، خوشحال . 2 - (ق .) از روی شادی با خوشحالی .
-
رضایت
فرهنگ فارسی معین
(رِ یَ) [ ع . ] (اِمص .)1 - قبول ، رضامندی . 2 - خوشحالی ، خشنودی . 3 - رخصت ، اجازه .
-
شعف
فرهنگ فارسی معین
(شَ عَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) خوشحال شدن . 2 - (اِ مص .) خوشحالی .
-
گشی
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (حامص .) = کشی : 1 - خوشی ، خوشحالی ، شادمانی . 2 - خرامیدگی ، رفتار توأم با ناز.
-
غبطه
فرهنگ فارسی معین
(غِ یا غَ طِ) [ ع . غبطة ] 1 - (مص ل .) رشک بردن بر سعادت و نیکی کسی بدون بدخواهی نسبت به آن شخص . 2 - شادمانی ، خوشحالی .
-
ارغشتک
فرهنگ فارسی معین
( اَ غُ تَ) (اِ.) 1 - نوعی بازی دختران و آن چنان است که بر سر دو پا نشینند و کف های دست ها را بر سر زانوها مالند و چیزهایی گویند و همچنان نشسته بر سر پاها برجهند و کف های دست ها را بر هم زنند. 2 - آوازی که با سودن انگشتان به یکدیگر برآورند برای نشان ...