کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خور و خواب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آش خور
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - کنایه از: کسی که تازه به سربازی رفته . 2 - تازه کار.
-
پس خور
فرهنگ فارسی معین
(پَ. خُ) 1 - (ص فا.) کسی که بازماندة غذای دیگران را می خورد. 2 - (ص مف .) بازماندة غذا.
-
چس خور
فرهنگ فارسی معین
(چُ. خُ) (ص .) بخیل ، خسیس .
-
طناب خور
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خُ) [ ع - فا. ] (اِمر.) (عا.) گودی ، عمق .
-
نزول خور
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ) [ ع - فا. ] (ص فا.) رباخوار .
-
لوطی خور
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (ص مف .) مورد سوءاستفاده قرار گرفته .