کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خودسر
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (ص مر.) 1 - مستبد. 2 - سرکش . 3 - بی باک .
-
جستوجو در متن
-
خودکام
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) 1 - خودسر، خودرای . 2 - هوی پرست .
-
خودکامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (ص مر.) 1 - خودسر. 2 - شهربان ، مرزبان .
-
مستبد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ بِ دّ) [ ع . ] (اِفا.) خودسر، خودرأی .
-
آستین سر خود
فرهنگ فارسی معین
(سَ خُ) (ص .) 1 - دارای آستین بدون حلقه که به صورت یک پارچه بریده و دوخته شده است . 2 - (کن .) خودسر، به اختیار و خواست خود. 3 - مستقل از دیگران .
-
پرمخیده
فرهنگ فارسی معین
(پَ مَ دِ) (ص مف .) 1 - خودسر و نافرمان . 2 - فرزند عاق شده .