کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواه
فرهنگ فارسی معین
(خا) 1 - (ریش .) امر و ریشة «خواستن » 2 - (ص فا.) در برخی ترکیبات به معنی «خواهنده » آید: خیرخواه ، هواخواه . 3 - (ص مف .) در بعضی کلمات به معنی «خواسته » آید: دلخواه .
-
واژههای مشابه
-
دل خواه
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) (ص مف .) 1 - هرچیز که مطلوب باشد. 2 - آرزو.
-
نان خواه
فرهنگ فارسی معین
(خاه ) (اِ.) تخمی خوش بوی و زردرنگ که گاهی روی خمیر نان پاشند.
-
وام خواه
فرهنگ فارسی معین
(خا) (ص فا.) 1 - قرض گیرنده . 2 - طلب کار.
-
مشروطه خواه
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا) [ ع - فا. ] (ص .)هوادار حکومت مشروطه .
-
جستوجو در متن
-
قروهه
فرهنگ فارسی معین
(قُ هَ یا هِ) (اِ.) = گروهه . گورهه : گلوله (خواه از سنگ باشد، خواه از گل و خواه از چیزی دیگر).
-
ژفک
فرهنگ فارسی معین
(ژَ فْ) (اِ.) آب و چرک گوشه های چشم خواه تر باشد خواه خشک .
-
ناکام و کام
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) خواه ناخواه .
-
لک
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - پارچه و لتة کهنه و پاره پاره . 2 - لباسی که روستاییان پوشند، خواه نو خواه کهنه .
-
خودپرست
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ رَ) (ص فا.) متکبر، خود - خواه .
-
ناسیونالیست
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) ملیت خواه ، کسی که طرفدار ملیت خود می باشد.
-
فامخواه
فرهنگ فارسی معین
(مْ خا) (ص فا.) وام خواه ، بستانکار.
-
گران سر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ)(ص مر.) متکبر، خو د خواه .