کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لب خوانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا) (اِمر.) عمل دریافتن سخن گوینده از روی حرکت لب هایش .
-
مرصع خوانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - تمهید قصه خوانی . 2 - خوش سخنی .
-
جستوجو در متن
-
شبیه
فرهنگ فارسی معین
خوانی ( ~ . خا) [ ع - فا. ] (حامص .) تعزیه خوانی .
-
سلو
فرهنگ فارسی معین
(سُ لُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - تک نوازی . 2 - تک - خوانی .
-
پیش خوان
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - کسی که در مجلس تازه واردان را معرفی می کند. 2 - کسی که پیش از وعظ و روضه خوانی ، مجلس را با روضه خواندن آماده می کند، پامنبری .
-
تشتخوان
فرهنگ فارسی معین
(تَ خا) (اِمر.) 1 - تشت و سینی غذا. 2 - خوانی که بر آن طعام چینند.
-
تکیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تکیة ] 1 - (مص ل .) پشت دادن به چیزی . 2 - (اِ.) جایی وسیع برای انجام مراسم عزا و روضه خوانی .
-
سرخوانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ خا) 1 - (حامص .) خواندن آواز پیش از آواز دیگران . 2 - سرودگویی ، تغنی . 3 - خواندن سرنوشت کسان . 4 - پیش - خوانی تا دیگران ذکر گویند. 5 - استهزاء، تمسخر. 6 - فاتحه خوانی بر سر قبور مردگان . 7 - (اِ.) ابتدای خوانندگی ، پیش درآمد.
-
پامنبری
فرهنگ فارسی معین
(مِ بَ) [ فا - ع . ] (ص نسب .)کسی که در پایین منبر با خواندن اشعار مذهبی و مرثیه خوانی به روضه خوان اصلی کمک می کند.
-
سرخوان
فرهنگ فارسی معین
(سَ خا) (ص فا.) = سر خواننده : 1 - خواننده ای که به خواندن آغاز کند. 2 - کسی که پیش خوانی کند و دیگران ذکر گویند؛ سرذاکر. 3 - فاتحه که بر سر قبر مردگان خوانند.