کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواندن نوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ارجوزه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) رجز خواندن درهنگام جنگ و خود را ستودن .
-
افسانه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا دَ) (مص ل .) یاوه گفتن ، بیهوده حرف زدن .
-
پیش خواندن
فرهنگ فارسی معین
(خا دَ) (مص م .) احضار کردن .
-
خارج خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) خارج شدن خواننده از آهنگ موسیقی .
-
عشوه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) سخن فریبنده گفتن .
-
فریاد خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) (مص ل .) نک فریاد خواستن .
-
فاتحه خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) خواندن سورة «الحمد» در مجلس سوگواری .
-
کرکری خواندن
فرهنگ فارسی معین
(کُ کُ. خا دَ) (مص ل .) (عا.) رجز خواندن .
-
کور خواندن
فرهنگ فارسی معین
(خا دَ) (مص .) (عا.) اشتباه کردن ، بد فهمیدن .
-
گل خواندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . خا دَ) (مص ل .) در اصطلاح قماربازان همة نقد خود را یکباره بر داو نهادن ، در این موقع کلمة «گل » را بر زبان رانند.