کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خواجه
فرهنگ فارسی معین
(خا جِ) (ص .) 1 - بزرگ ، سرور. 2 - مالدار، دولتمند. 3 - اخته ، مردی که خایه اش را کشیده باشند.
-
واژههای مشابه
-
خواجه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) اخته کردن .
-
خواجه تاش
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - تر. ] (ص مر.) غلامان و نوکران یک شخص .
-
خواجه سرا
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (ص مر. اِمر.) 1 - نوکر محرم . 2 - غلامی که خایة او را کشیده باشند.
-
جستوجو در متن
-
چلبی
فرهنگ فارسی معین
(چَ لَ) [ تر. ] (اِ.) خواجه ، آقا، سرور.
-
صدراعظم
فرهنگ فارسی معین
( ~ اَ ظَ) [ ع . ] (اِ.) رییس الوزراء، نخست وزیر، خواجه بزرگ (قاجاریان ).
-
طواشی
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] (ص .) 1 - اخته ، خایه کشیده . 2 - خواجه سرا.
-
لاله سرا
فرهنگ فارسی معین
( ~ . سَ) (اِمر.) غلامی که شرم وی را بریده باشند، خواجه سرا، خصی .
-
اخته
فرهنگ فارسی معین
(اَ تِ) [ تر. ] (ص . اِ.)انسان یا حیوانی که بیضه هایش را کشیده باشند،بی خایه . خواجه نیز گویند.
-
آغا
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (ص . اِ.) 1 - خاتون ، خانم . 2 - زن ، زوجه . 3 - عنوانی که برای احترام به اول اسم خواجه سرایان افزوده می شد. مثل آغاالماس ، مبارک آغا.
-
لسان الغیب
فرهنگ فارسی معین
(لِ نُ لْ غَ) [ ع . ] (ص مر. اِمر.) 1 - آن که اسرار نهانی و پنهان گوید. 2 - لقب خواجه شمس الدین محمد حافظ غزل سرای نامی ایران .