کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنک کننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب خنک خوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ خُ نَ. خُ دَ) (مص ل .) کنایه از: به زندان افتادن .
-
جستوجو در متن
-
مبرد
فرهنگ فارسی معین
(مُ بَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - سرد کننده ، خنک کننده . 2 - پایین آورندة درجة حرارت بدن . 3 - کاهندة تمایلات جنسی .