کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خمیده
فرهنگ فارسی معین
(خَ دِ) (ص مف .) خم شده ، مایل .
-
جستوجو در متن
-
چنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) منحنی ، خمیده .
-
چول
فرهنگ فارسی معین
(ص .) خمیده ، منحنی .
-
خل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص .) = خوهل : کج ، خمیده .
-
خیده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (ص مف .) خمیده .
-
گوژ
فرهنگ فارسی معین
(اِ. ص .) خمیده ، منحنی .
-
کوز
فرهنگ فارسی معین
(ص .) پشت دوتا، خمیده .
-
کوژ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) پشت دوتا، خمیده .
-
لوخ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) خمیده ، گوژپشت .
-
دو تا
فرهنگ فارسی معین
(دُ) (ص مر.) دولا، خمیده .
-
معوج
فرهنگ فارسی معین
(مُ وَ) [ ع . ] (اِمف .) خمیده ، کج .
-
جفته
فرهنگ فارسی معین
(جَ تَ یا تِ) (ص .) خمیده ، کج .
-
چفته
فرهنگ فارسی معین
(چَ تِ یا تَ) (ص مف .) خمیده ، خم شده .
-
دنن
فرهنگ فارسی معین
(دَ نَ) (مص ل .) گوژپشت شدن ، خمیده شدن .