کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلت
فرهنگ فارسی معین
(خِ لَّ) [ ع . خُلَّة ] (اِ.) دوستی ، برادری .
-
واژههای همآوا
-
خلط
فرهنگ فارسی معین
(خِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آنچه با چیز دیگر آمیخته شده باشد. 2 - هر یک از سرشت های چهارگانه : خون ، بلغم ، سودا، صفرا. ج . اخلاط .
-
خلط
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) آمیختن ، درهم آمیختن . 2 - (اِمص .) آمیزش ، اختلاط .