کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خط اوج و حضیض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تازه خط
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ) (ص مر.) پسری که تازه پشت لبش مو روییده .
-
خط زدن
فرهنگ فارسی معین
(خَ طّ. زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) حذف کردن .
-
دست خط
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) نامه یا نوشته ای که کسی با دست خط نوشته باشد. دست نوشت نیز گویند.
-
طوطی خط
فرهنگ فارسی معین
(خَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) کنایه از: جوانی که تازه مو بر صورتش روییده .
-
هفت خط
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) کنایه از: هفت آسمان .
-
هفت خط
فرهنگ فارسی معین
( ~. خَ) [ فا - ع . ] 1 - (اِ.) هفت خط نقش شده بر جام جم . 2 - (ص .) آدم دانا، حیله گر.
-
سر بر خط نهادن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ. خَ. نَ دَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) فرمانبردار شدن ، مطیع شدن .
-
جستوجو در متن
-
هلل
فرهنگ فارسی معین
(هُ لُ) (اِ.) عصارة فیل زهره را گویند که به نام های حضض و حضیض نیز خوانده می شود.