کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خصومت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اختصام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) خصومت ورزیدن ، پیکار کردن .
-
منازعت
فرهنگ فارسی معین
(مُ زِ عَ) [ ع . منازعة ] 1 - (مص ل .) ستیزه کردن ، خصومت کردن . 2 - (اِمص .) نزاع ستیزه .
-
دندان زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) 1 - گزیدن . 2 - گاز زدن . 3 - (کن .) خصومت ورزیدن ، کینه خواستن . 4 - (کن .) برابری کردن . 5 - (کن .) چسبیدن . 6 - میل کردن ، طمع کردن .
-
هیزم
فرهنگ فارسی معین
(هِ زُ) (اِ.) هیمه ، چوبی که برای سوختن به کار می رود. ؛ ~ تر به کسی فروختن کنایه از: بدی کردن به کسی و خصومت اورا برانگیختن .
-
فصل
فرهنگ فارسی معین
(فَ صْ) [ ع . ] 1 - (مص م .) جدا کردن . 2 - خاتمه دادن به خصومت . 3 - (اِ.) مانع و حاجز میان دو چیز. 4 - محل اتصال دو استخوان . 5 - بخشی از کتاب یا رساله . 6 - هر یک از چهار فصل سال .