کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خصوصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خصوصی
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - شخصی ، داخلی . 2 - محرمانه و غیرعلنی . 3 - خاص ، ویژه . 4 - مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزة کارهای دولت . مق دولتی .
-
جستوجو در متن
-
تیپاکس
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.)نام تجارتی برای مؤسسه - های پست خصوصی .
-
اختصاصی
فرهنگ فارسی معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به اختصاص . خصوصی ، مخصوص ، ویژه .
-
خصوصاً
فرهنگ فارسی معین
(خُ صَ نْ) [ ع . ] (ق .) به طور خصوصی ، علی الخصوص ، به ویژه .
-
خودمانی
فرهنگ فارسی معین
(خُ دِ)(ص نسب .)خودی ، خصوصی ، بی تعارف و تکلف .
-
شخصی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص نسب .)منسوب به شخص . 1 - خصوصی ، فردی . 2 - غیرنظامی .
-
نمره
فرهنگ فارسی معین
(نُ رِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - شماره و عدد. 2 - عددی که معرف معلومات شاگرد یا دانشجوست . 3 - حمام های خصوصی گرمابه های عمومی .
-
کمونیسم
فرهنگ فارسی معین
(کُ مُ) [ فر. ] (اِ.) مکتبی است که از نظر فلسفی و اقتصادی بر مالکیت عمومی وسایل تولید تکیه می کند و معتقد به حذف فعالیت بخش خصوصی است ، مکتب اشتراکی .