کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خروشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خروشیدن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) بانگ برزدن ، فریاد کشیدن .
-
جستوجو در متن
-
توفیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - فریاد کردن . 2 - خروشیدن .
-
غریدن
فرهنگ فارسی معین
(غُ رّ دَ)(مص ل .)فریاد زدن ،خروشیدن .
-
متلاطم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ طِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بر همدیگر لطمه زننده . 2 - امواج دریا درحال خروشیدن .
-
دمیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ دَ)(مص ل .)1 - فوت کردن در چیزی . 2 - وزیدن . 3 - روییدن ، سر از خاک درآوردن . 4 - طلوع کردن . 5 - خروشیدن . 6 - خشمگین شدن .