کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرمن ماه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شاهورد
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِمر.) خرمن ماه ، هاله .
-
هاله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) (اِ.) خرمن ماه ، دایرة نورانی که گاه گاه گرداگرد ماه ظاهر می شود.
-
پرهون
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) 1 - هر چیز دایره مانند میان تهی ، طوق ، گردنبند. 2 - هاله ، خرمن ماه .
-
شادورد
فرهنگ فارسی معین
(دْ وَ رْ) (اِ.) 1 - گستردنی ، فرش . 2 - هاله ، خرمن ماه . 3 - تخت پادشاهی . 4 - پرده ای از موسیقی قدیم .
-
محجر
فرهنگ فارسی معین
(مُ هَ جَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - سخت گردیده مانند سنگ . 2 - سنگ چین شده ، با سنگ برآورده . 3 - خرمن ماه ، هاله . در فارسی : محجور، ممنوع .
-
شایگان
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص مر.) 1 - سزاوار. 2 - درخور شاه . 3 - هر چیز خوب و گران بها. 4 - فراخ . 5 - خزانه . 6 - گنج شاهانه . 7 - از عیوب قافیه است و آن تکرار علامت جمع باشد در قافیه . شایورد (یْ وَ) (اِمر.) 1 - هاله ، خرمن ماه . 2 - پرده ای است از موسیقی .