کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خراشیدن
فرهنگ فارسی معین
(خَ دَ) (مص م .) ایجاد بریدگی و زخم کردن .
-
جستوجو در متن
-
پشکلیدن
فرهنگ فارسی معین
(پِ کِ دَ) (مص م .) خراشیدن ، رخنه کردن ، با ناخن یا چیز تیزی چیزی را خراشیدن .
-
شخولیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (مص ل .) خراشیدن .
-
خریشیدن
فرهنگ فارسی معین
(خَ دَ) (مص م .) خراشیدن .
-
شخاییدن
فرهنگ فارسی معین
(شَ دَ) (مص م .) 1 - خراشیدن . 2 - خلانیدن ، فرو کردن .
-
شخودن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص م .) 1 - خراشیدن ، ریش کردن . 2 - آزردن .
-
قطف
فرهنگ فارسی معین
(قَ طْ) [ ع . ] (مص م .) 1 - چیدن ، کندن . 2 - خراشیدن .
-
کابیدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) 1 - نک کاویدن . 2 - خراشیدن . 3 - شکافتن .
-
بشکلیدن
فرهنگ فارسی معین
(بِ کَ دَ) (مص م .) 1 - خراشیدن . 2 - سوراخ کردن . 3 - محاصره کردن .4 - گستردن ، پهن کردن .
-
سکنجیدن
فرهنگ فارسی معین
(سَ کَ دَ یا س کُ دَ) 1 - (مص ل .) سرفه کردن . 2 - (مص م .) خراشیدن . 3 - گزیدن .
-
غراشیدن
فرهنگ فارسی معین
(غَ دَ) 1 - (مص م .) خراشیدن . 2 - (مص ل .) خشم گرفتن . 3 - اندوه خوردن .
-
مرش
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) خراشیدن . 2 - لمس کردن با انگشت . 3 - (اِ.) خراش . 4 - زمینی که باران سطح آن راخراشیده باشد.