کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خدنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خدنگ
فرهنگ فارسی معین
(خَ دَ) (اِ.) درختی است با چوبی بسیار سخت و محکم که از آن نیزه و تیر و زین اسب درست کنند.
-
جستوجو در متن
-
توز
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = توژ: پوست درخت خدنگ .
-
توزه
فرهنگ فارسی معین
(تُ زَ یا زِ) (اِمر.) پوست درخت خدنگ ، ت وز.
-
چوبه
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (اِمر.) 1 - چوبی که بدان خمیر نان را تنک سازند؛ صوبج (معر.) 2 - خدنگ . 3 - تازیانه . 4 - زخمه . 5 - چوبدستی . 6 - چوبک .