کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خدمتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بن
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] ( اِ.) تکه کاغذ چاپی که دارندة آن می تواند به موجب آن از کالا یا خدمتی استفاده کند.
-
شهریه
فرهنگ فارسی معین
(شَ یَّ) [ ازع . ] (اِ.) پولی که بابت خدمتی پرداخت می شود.
-
مونوپل
فرهنگ فارسی معین
(مُ نُ پُ) [ فر. ] (اِ.) = منوپل : انحصار، امتیاز عرضة کالا یا خدمتی در اختیار یا انحصار یک شرکت یا گروه خاصی بودن .
-
رقص
فرهنگ فارسی معین
(رَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)جنبیدن . 2 - حرکاتی موزون همراه آهنگ موسیقی اجرا کردن ؛ پای کوفتن . 3 - (اِمص .) پایکوبی . ؛ خوش ~ی خوش خدمتی تا حد شتابزدگی چاپلوسانه .