کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خدایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خدایی
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (حامص .) الوهیت ، خداوندی .
-
جستوجو در متن
-
ربوبت
فرهنگ فارسی معین
(رُ بَ) [ ع . ربوبة ] (اِمص .) خدایی .
-
ربوبی
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . ] (ص نسب .) خدایی ، الهی .
-
سبحانی
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ ع . ] (ص نسب .) الهی ، خدایی .
-
آن سری
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص نسب .) اخروی ، آخرتی ؛ مق . این سری ، خدایی ، الهی ، غیبی .
-
الهی
فرهنگ فارسی معین
(اِ لا) [ ع - فا. ] (ص نسب .) = الاهی : منسوب به الله، خدایی .
-
الوهیت
فرهنگ فارسی معین
(اُ لُ یَّ) [ ع . ] (مص جع .) خدایی ، مقام الهی .
-
ربوبیت
فرهنگ فارسی معین
(رُ یَّ) [ ع . ربوبیة ] (مص جع .) خدایی ، خداوندی ، پروردگاری .
-
آسمانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(ص نسب .) 1 - سماوی ، سپهری . 2 - نجومی . 3 - عالی . 4 - آبی روشن . 5 - خدایی .
-
اللهی
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به الله، خدایی . 2 - مرد کامل ، از نقص رسته .
-
ارم
فرهنگ فارسی معین
(اِ رَ) [ ع . ] (اِ.) نام باغی که شداد پسر عاد به تقلید از صفات بهشت درست کرده و دعوی خدایی نمود، اما هنگام داخل شدن در آن جان باخت .
-
لااله الاالله
فرهنگ فارسی معین
(اِ لا هَ اِ لَ لْ لا هْ) [ ع . ] جمله ای است به معنی (نیست خدایی مگر الله) که نخستین جملة اعتقادی اسلام است . اما در فارسی هنگام بروز واکنش های عاطفی (خشم ، ناخشنودی ، تعصب ، ترس ، استیصال و...) بیان می شود.