کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاندان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاندان
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) خانواده ، دودمان .
-
جستوجو در متن
-
دودمان
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِمر.) خاندان ، طایفه .
-
اشک
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِخ .) = ارشک : نام مؤسس خاندان اشکانیان . عنوان هر یک از پادشاهان سلسلة مذکور.
-
احیاء
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (ص .) جِ حی . 1 - زندگان . 2 - قبیله ها، خاندان ها.
-
در به در
فرهنگ فارسی معین
(دَ. بِ. دَ) (ص مر.) کسی که از خانه و خاندان خود آواره شده .
-
خیلخانه
فرهنگ فارسی معین
(خِ نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) خاندان ، دودمان ، طایفه .
-
خانواده
فرهنگ فارسی معین
(نْ یا نِ دِ) (اِمر.) 1 - اهل خانه ، اهل البیت . 2 - مجموعة افراد دارای پیوند سببی یا نسبی که در زیر یک سقف زندگی می کنند. 3 - مجموعه خویشاوندان ، خاندان . 4 - تیره ، خاندان .
-
آل عبا
فرهنگ فارسی معین
(لِ عَ) [ ع . ] (اِمر.) خاندان پیغمبر اسلام . آل کسا و پنج تن آل عبا نیز نامیده می شود.
-
سلسله
فرهنگ فارسی معین
(س س لَ یا لِ) [ ع . سلسلة ] (اِ.) 1 - زنجیر. ج . سلاسل . 2 - خاندان .
-
نسب
فرهنگ فارسی معین
(نَ سَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نژاد، خاندان . 2 - خویشاوندی ، قرابت . ج . انساب .
-
مثردیطوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ) [ معر. ] (اِ.) معجون ضد سمی که تهیه شدن آن را اول دفعه منسوب به مهرداد (میترادات ) پادشاه پنتوس از خاندان پارت می دانند؛ مثرودیطوس .
-
اللهم
فرهنگ فارسی معین
(اَ لْ لا هُ) [ ع . ] (شب جم .) بار خدایا. ؛~صل علی محمد و آل محمد بار خدایا درود بفرست بر محمد و خاندان او.
-
خویش
فرهنگ فارسی معین
(خیش ) [ په . ] 1 - (اِ.) از افراد خانواده و خاندان . ج . خویشان . 2 - ضمیر مشترک برای اول شخص و دوم شخص و سوم شخص مفرد و جمع .
-
سبزه گلخن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ خَ) (اِمر.) 1 - گیاهی که بر روی سرگین روید که آن را برای گرم کردن حمام جمع می کردند. 2 - مجازاً زن زیبا از خاندان پست . 3 - مال دنیا.