کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قارقارک
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِمر.) = غارغارک : 1 - (کن .) وسیله ای که سر و صدای زیاد و مزاحم داشته باشد. 2 - بازیچه ای کودکانه که از آن صدایی شبیه ، قارقار برمی خاست .
-
وغ وغ ساحاب
فرهنگ فارسی معین
(وَ. وَ) (اِ.) = وغ وغ صاهاب : نوعی اسباب بازی ساخته شده از یک استوانة کاغذی که دو قاعدة آن را با مقوایی گِرد می بستند و درون آن مهره هایی قرار می دادند سپس با نزدیک کردن دو قاعده به هم و دور کردنشان صدایی از آن برمی خاست .