کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خارپشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خارپشت
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمر.) جوجه تیغی .
-
جستوجو در متن
-
زافه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) خارپشت .
-
اشغر
فرهنگ فارسی معین
(اُ غُ) (اِ.) خارپشت .
-
تشی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) خارپشت ، تیرانداز.
-
چزک
فرهنگ فارسی معین
(چِ) (اِ.) خارپشت .
-
ژوژه
فرهنگ فارسی معین
(ژَ یا ژِ) (اِ.) خارپشت .
-
سغر
فرهنگ فارسی معین
(سُ غُ) (اِ.) خارپشت .
-
پهمزک
فرهنگ فارسی معین
(پَ مَ زَ) (اِ.) خارپشت .
-
قنفذ
فرهنگ فارسی معین
(قُ فُ) [ ع . ] (اِ.) خارپشت . ج . قنافذ.
-
جوله
فرهنگ فارسی معین
(جُ لِ یا لَ) (اِ.) 1 - تیردان ، ترکش . 2 - خارپشت بزرگ .
-
دلدل
فرهنگ فارسی معین
(دُ دُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خارپشت بزرگ تیرانداز. 2 - نام اسبی که امیر مصر به پیغمبر (ص ) هدیه داده بود.
-
توتیا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - سرمه ، اکسید روی و سرب که در کوره های ذوب سرب و روی به دست می آید. برای معالجة امراض چشم و نیز تقویت آن به کار می رود. 2 - خارپشت دریایی ، جانوری است از نوع خارپوستان با بدن کروی شکل که به سنگ ها و علف ها و دیگر جانوران دریایی می چسبد و از ...