کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیوان عظیم الجثه سرکش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب حیوان
فرهنگ فارسی معین
( ~ ِ حَ یا حِ)(اِمر.) نک آب حیات .
-
جستوجو در متن
-
پیلتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (ص مر.) عظیم الجثه ، زورمند.
-
قو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پرنده ای از جنس مرغابی شبیه غاز نسبتاً عظیم الجثه و بسیار زیبا.
-
بوآ
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ انگ . ] ( اِ.) نوی مار عظیم الجثه از تیرة اژدر ماران . این جانور زنده زا است .
-
پلیمر
فرهنگ فارسی معین
(پُ مِ) [ فر. ] (اِ.) مولکول عظیم - الجثه ای که از مولکول های ساده با جرم مولکولی کم ساخته شود، بسپار. (فره ).
-
کوسه ماهی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) نوعی ماهی عظیم - الجثه که مهاجم ، خطرناک و گوشتخوار است . رنگش قهوه ای و درازی بدنش به شش متر می رسد.
-
دابة الارض
فرهنگ فارسی معین
(بَّ تُ لْ اَ) [ ع . ] (اِمر.) 1 - موریانه . 2 - جانوری عظیم الجثه که در آخرالزمان پدید آید وآن نشانة نزدیکی قیامت است ؛ دابة الساعه .
-
هیولا
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ ع . ] (اِ.) مأخوذ از یونانی . 1 - مادة اولی ، اصل هر چیز. 2 - در فارسی به معنای صورت ، هیکل . 3 - (عا.) غول ، عظیم الجثه .
-
فیل
فرهنگ فارسی معین
[ معر. پیل ] (اِ.) 1 - پستانداری است عظیم الجثه و علف خوار با بینی درازی موسوم به خرطوم و دو دندان نیش به نام عاج که بسیار گران بهاست . 2 - یکی از مهره های شطرنج . ؛ ~ و فنجان دو چیز نامتناسب ازنظر اندازه . ؛ ~ کسی یاد هندوستان کردن کنایه از:به...