کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حُقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حقه
فرهنگ فارسی معین
(حُ قِّ) [ ع . حقة ] 1 - (اِ.) ظرف کوچکی برای نگهداری جواهر یا اشیاء دیگر. 2 - کوزه مانندی کوچک از جنس سفال یا چینی که روی آن سوراخ ریزی دارد، آن را به سر وافور نصب می کنند برای کشیدن تریاک . 3 - (ص .) حیله گر، زرنگ .
-
حقه باز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص فا.) 1 - شعبده باز. 2 - مکار، فریب دهنده .
-
حقه بازی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - شعبده بازی . 2 - مکاری .
-
واژههای همآوا
-
حقه
فرهنگ فارسی معین
(حُ قِّ) [ ع . حقة ] 1 - (اِ.) ظرف کوچکی برای نگهداری جواهر یا اشیاء دیگر. 2 - کوزه مانندی کوچک از جنس سفال یا چینی که روی آن سوراخ ریزی دارد، آن را به سر وافور نصب می کنند برای کشیدن تریاک . 3 - (ص .) حیله گر، زرنگ .
-
جستوجو در متن
-
آپارتی
فرهنگ فارسی معین
(ص .) بی شرم ، حقه باز.
-
بامبول
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) حقه ، تزویر.
-
چاچول
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) حقه ، نیرنگ .
-
چاخان
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (ص .) دروغگو، حقه باز.
-
دوز
فرهنگ فارسی معین
(ری . اِفا.) 1 - در ترکیب به معنی «دوزنده » می آید: 2 - (عا.) کلک ، حقه بازی ؛ ~ُ کلک حقه بازی و تقلب .
-
بخوبر
فرهنگ فارسی معین
(بُ خُ. بُ) (ص .) حقه باز، بدکار.
-
چاچولباز
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) حقه باز، حیله گر.
-
سرغلیان
فرهنگ فارسی معین
(س .َ غَ) (اِ.) حقة بالای غلیان که تنباکو را در آن می گذارند.
-
شارلاتان
فرهنگ فارسی معین
(رْ) [ فر. ] (ص .) حقه باز، شیاد، کلاهبردار.