کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حومة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حومه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . حومة ] (اِ.)اطراف و گرداگرد شهر.
-
جستوجو در متن
-
پروار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - خانة تابستانی ، خانة بادگیر. 2 - بالاخانه . 3 - آتشدان عودسوز. 4 - رف ، طاقچه . 5 - تخته هایی که سقف خانه را بدان پوشند. 6 - قلعه ، حومه ؛ پربار و پرباره و پربال و پرباله و فربال و فرباله و برواره و فرواره نیز گویند .