کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلوایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آفروشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) [ په . ] ( اِ.) حلوایی که از آرد و عسل و روغن یا از زردة تخم مرغ و شیره و شکر می سازند.
-
شب غریب
فرهنگ فارسی معین
(شَ غَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) نان و حلوایی که در شب اول دفن میت به جهت ترویح روح او قسمت کنند.
-
شکرریز
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ سنس - فا. ] (ص فا. اِ.) 1 - شکرریزنده ، شکرافشان . 2 - قناد، حلوایی . 3 - (کن .) سخن نغز. 4 - (کن .) آواز دلکش . 5 - نثاری که در عروسی بر سر داماد و عروس کنند. 6 - گریة شادی .