کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حله
فرهنگ فارسی معین
(حِ لِّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - کوی ، محله . 2 - محل گرد آمدن .
-
حله
فرهنگ فارسی معین
(حُ لِّ) [ ع . حلة ] (اِ.) 1 - جامة نو. 2 - لباسی که بدن را بپوشاند.
-
واژههای همآوا
-
هله
فرهنگ فارسی معین
(هَ لَ) [ په . ] (اِ.) هذیان ، حرف بیهوده .
-
هله
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِصت .) حرف تنبیه ، هلا.
-
هله
فرهنگ فارسی معین
(هِ لِ) فعل امر از هلیدن : بگذار، دست بردار.
-
جستوجو در متن
-
حلل
فرهنگ فارسی معین
(حُ لَ) [ ع . ] (اِ.) جِ حله . 1 - زیورها، پیرایه ها. 2 - لباس های نو، جامه ها. 3 - برده های یمانی .