کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلقۀ تراکم زاویه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حلقه
فرهنگ فارسی معین
به گوش ( ~. بِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) مطیع ، فرمانبردار.
-
حلقه
فرهنگ فارسی معین
(حَ قِ) [ ع . حلقة ] (اِ.) 1 - هرچیز مدور و دایره شکل که میانش خالی باشد. 2 - دایره . 3 - انجمن ، مجلس ، گروه . 4 - زره .
-
سر حلقه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . حَ قِ) [ فا - ع . ] (اِ. ص .) سر - دسته ، سرپرست و بزرگتر یک دسته از مردم .
-
جستوجو در متن
-
منفرجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ رِ جِ) [ ع . منفرجة ] مؤنث منفرج ؛ زاویه ~ زاویه ای که بیشتر از 90 درجه باشد.
-
آبشار
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - رودی که در مسیر خود از بلندی به پایین فرو ریزد. 2 - سنگ مشبک که بر دهانة ناودان ها نصب کنند. 3 - یکی از حرکات حمله ای در والیبال و پینگ پنگ و تنیس ، پرش و زدن توپ از بالای تور به زمین حریف با زاویه ای تند. (فره ).
-
متمم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ مِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - تمام کنندة چیزی ، کامل کننده . 2 - در دستور زبان کلمه ای که همراه حرف اضافه می آید و به فعل یا به صفت نسبت داده می شود. 3 - در ریاضی به هر یک از دو زاویه ای که مجموع اندازه های آن 90 درجه باشد. 4 - دنباله ، بقیه .
-
شبه
فرهنگ فارسی معین
(شَ بَ یا بِ) [ معر. ] (اِ.) نوعی سنگ و آن گونه ای لینیت است که در نتیجة تراکم ذرات کربن و تغییرات شیمیایی نسبتاً سخت شده و رنگ سیاه براقی دارد و در جواهر - سازی مصرف می شود.
-
زاویه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . زاویة ] 1 - (اِ.) کنج ، گوشه . 2 - کرانه . 3 - خانه . 4 - خلوتخانه ای در خانقاه مخصوص عبادتِ زاهدان . 5 - در ریاضی شکلی که از تقاطع دو خط یا دو سطح پدید آید، گوشه باز (فره ). 6 - گونیا. 7 - جامه و پلاس و باروبنة درویشان .
-
شاه پسند
فرهنگ فارسی معین
(پَ سَ) (اِمر.) گیاهی است زیبا که سردستة تیره شاه پسندها است و جزو ردة دولپه ای های پیوسته گلبرگ است . ساقة این گیاه چارگوش و زاویه دار و برگ هایش بیضوی دراز با دندانه های عمیق است . گل هایش به رنگ های سفید و قرمز و بنفش و زرد و آبی و غیره دیده شده ا...
-
قایمه
فرهنگ فارسی معین
(یِ مَ یا مِ) [ ع . قائمه ] 1 - (اِفا.) مؤنث قایم . 2 - (اِ.) هر یک از دست و پای ستوران . 3 - نام زاویه ای که از عمود شدن خطی بر خط دیگر به وجود می آید و اندازة آن ْ90 می باشد. ج . قوائم .