کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حلبی
فرهنگ فارسی معین
(حَ لَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - منسوب به حلب . 2 - ورقة آهنی که روی آن را با قلع اندود کنند تا در مقابل رطوبت محفوظ ماند.
-
جستوجو در متن
-
چلیک
فرهنگ فارسی معین
(چِ) [ روس . ] (اِ.) ظرف حلبی بزرگ .
-
تنوره
فرهنگ فارسی معین
(تَ رِ) (اِ.) 1 - دودکش ، لولة حلبی که روی سماور گذارند تا دود را خارج کند. 2 - سوراخ بالای آسیا که آب از آن روی پره های آسیا ریزد.