کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حریف بازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
توپ زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) در بازی قمار، روی دست حریف رفتن بدون این که دست شخص بهتر از دست حریف باشد، بلوف .
-
مجاهز
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - حریف در قمار، حریف در بازی نرد و شطرنج . 2 - فراهم کنندة وسایل و اسباب کاری . 3 - مستوفی .
-
شاه قام
فرهنگ فارسی معین
[ فا - ع . ] (اِمر.) = شاه قایم : پی در پی کشت گفتن به حریف ، آن گاه که خود را در بازی شطرنج زبون بینند تا بدین وسیله فرصت ندهند که بازی دیگر کند و بازی قایم شود.
-
جاخالی انداختن
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) در بازی والیبال توپ را به نقاطی که حریف خالی کرده است انداختن .
-
پنالتی
فرهنگ فارسی معین
(پِ) [ انگ . ] (اِ.) جریمه ای که بر اثر خطای بازیکن به نفع حریف به او تعلق می گیرد و نوع آن در بازی های مختلف فرق دارد.
-
بسکتبال
فرهنگ فارسی معین
(بَ کِ) [ انگ . ] (اِمر.) نوعی ورزش با توپ که در آن دو تیم پنج نفری در زمین مخصوص بازی می کوشند که توپ را با دست از حریف بگیرند و از یک سبد توری که بر پایه بلندی قرار دارد عبور دهند.
-
ششدر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (اِمر.) 1 - هرچیز دارای شش در و شش جهت . 2 - در بازی نرد چنان است که یکی از بازیکنان ، شش خانه مقابل مهره های حریف را گرفته باشد و او نتواند مهره های خود را حرکت دهد. 3 - (کن .) بسته بودن راه خروج و نجات .
-
کرنر
فرهنگ فارسی معین
(کُ نِ) [ انگ . ] 1 - گوشه ، کنار. 2 - (اِ.) حالتی در بازی فوتبال که بر اثر پرتاب توپ به وسیلة تیم مدافع به پشت خط دروازة خودشان به وجود می آید و منجر به ضربة کرنر از سوی تیم حریف از گوشه های زمین رقیب می شود.