کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حتمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حتمی
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - قطعی ، یقینی . 2 - بایسته ، ضروری .
-
جستوجو در متن
-
قطعی
فرهنگ فارسی معین
(قَ) (ص نسب .) حتمی ، یقینی .
-
قطعیت
فرهنگ فارسی معین
(قَ یِّ) (مص جع .) حتمی بودن .
-
محتوم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) حتمی ، ناگزیر.
-
مسلم
فرهنگ فارسی معین
(مُ سَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) باور کرده شده ، تسلیم شده ، حتمی ، قطعی .
-
اشهد
فرهنگ فارسی معین
(اَ هَ) [ ع . ] فعل متکلم وحده از شهادت به معنی : گواهی می دهم . ؛~ گفتن به زبان راندن شهادتین : اَشْهَدُ اَنَُ لا' اِل'هَ اِلاَ الله. ؛~ کسی را گفتن مرگ آن کس را حتمی دانستن .