کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حالت
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . حالة ] (اِ.) 1 - چگونگی ، وضع . 2 - خوشی ، سرمستی . 3 - کیفیت نواختن قطعات موسیقی به شرط حفظ اصل آن . 4 - در نمایش تجسم افکار و احساسات به وسیلة حرکات متناسب چهره و بدن . 5 - در عرفان ، وجد، طرب .
-
واژههای مشابه
-
صاحب حالت
فرهنگ فارسی معین
( ~ . لَ) [ ازع . ] (ص مر.)کسی که شور و شوق و عشقی دارد.
-
جستوجو در متن
-
ذو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) [ ع . ] صاحب ، دارنده . در عربی در حالت رفع «ذو» و در حالت جر «ذی » و در حالت نصب «ذا» می گویند.
-
مستان
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (ق .) کسی که در حالت مستی است .
-
ترانسفر
فرهنگ فارسی معین
(تِ فِ) [ انگ . ] (اِمص .) انتقال دادن ، بردن ، جابه جا کردن (مثل انتقال شخص از یک حالت مکان به حالت مکان دیگر).
-
پوشیدگی
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (حامص .) 1 - حالت هر چیز پوشیده . 2 - ابهام .
-
چرت
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (اِ.) خواب سَبُک ، حالت بین خواب و بیداری .
-
زار زار
فرهنگ فارسی معین
(ق .) به حال زاری ، به حالت خواری و زبونی .
-
میزان پلی
فرهنگ فارسی معین
(پِ) [ فر. ] (اِمر.) = میزامپلی : تاب و حالت دادن مو.
-
کرچ
فرهنگ فارسی معین
(کُ) (ص .) حالت مرغی که آمادة خوابیدن روی تخم است .
-
گرسنگی
فرهنگ فارسی معین
(گُ رُ نِ) (حامص .) حالت یا وضعیت گرسنه بودن .
-
بحران
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] ( اِ.) آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی ، بالاترین مرحلة یک جریان .
-
تشنگی
فرهنگ فارسی معین
(تِ نِ یا نَ) [ په . ] (حامص .) عطش ، حالت و کیفیت تشنه .