کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاشیه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حاشیه رفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) از موضوع اصلی خارج شدن .
-
حاشیه نشین
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (اِفا.) 1 - آن که در فعالیت گروهی شرکت نمی کند. 2 - آن که در حاشیه شهر سکونت دارد. 3 - کسی که در کنار مجلس نشیند.
-
جستوجو در متن
-
هاشور
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) حاشیه ، شیوه ای در نقاشی برای نشان دادن سایه و روشن تصاویر.
-
آوه
فرهنگ فارسی معین
(وَ) ( اِ.)1 - کوره ای که در آن خشت و آهک و مانند آن می پختند.2 - نقشی به شکل زنجیر که بر حاشیه چیزی بکشند یا بدوزند.
-
گاویال
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) خزنده ای است از راستة تمساح ها که مخصوص هند و مجمع الجزایر سوئد است و طولش گاهی بالغ بر 6 متر می شود. این خزنده دارای پوزه ای دراز و نسبتاً باریک است و به واسطة دندان های کوچک و ضعیفی که در حاشیة فکینش قرار دارد به انسان نمی تواند آزاری...