کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حاشا
فرهنگ فارسی معین
[ ع - فا. ] (ق .) هرگز، مبادا. ؛~و کلا اصلاً، ابداً، هرگز. ؛دیوار ~ بلند است به سهولت می توان موضوع را انکار کرد.
-
واژههای مشابه
-
حاشا کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .)انکار کردن .
-
جستوجو در متن
-
ارندان
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ) (ق .) 1 - حاشا. 2 - انکار.
-
بنیز
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ق مر.) 1 - هرگز، حاشا. 2 - زود، به شتاب . 3 - ایضاً، نیز.
-
انکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) نپذیرفتن ، حاشا کردن . 2 - (اِمص .) ابا، امتناع .
-
دیوار
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - جداری از سنگ ، چوب ، آجر و غیره که اطراف خانه ، زمین و باغ و غیره به جهت محصور کردن و حفاظت آن بنا می کنند. 2 - حایل میان دو چیز. ؛ ~ کسی کوتاه بودن کنایه از: زبون و ناتوان بودن . ؛ ~حاشا بلند بودن کنایه از: همه چیز را آسان انک...