کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جیغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جیغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) فریاد، هر صدای بلند.
-
واژههای مشابه
-
جیغ زدن
فرهنگ فارسی معین
(زَ دَ) (مص ل .) فریاد کشیدن .
-
جستوجو در متن
-
جیغو
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) آدم پر سر و صدا. ؛ جیغ ~ بسیار جیغ کشنده .
-
غیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِ.) فریاد، جیغ و داد.
-
ویغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) (عا.) تابع «جیغ » جیغ و ویغ : سر و صدا، داد و فریاد (در هنگامی که بخواهند از سر و صدای کسی به تحقیر یاد کنند یا عجز او را برسانند).
-
جیر
فرهنگ فارسی معین
[ طبر. گیل ] 1 - (ص . ق .) زیر. 2 - نازک . 3 - (اِ.) جیغ .