کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُنُبٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پهلو، کنار. 2 - سمت .
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جُ نُ) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی که به علت خروج منی ، غُسل بر او واجب است . 2 - بیگانه ، بعید، دور.
-
واژههای همآوا
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - پهلو، کنار. 2 - سمت .
-
جنب
فرهنگ فارسی معین
(جُ نُ) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی که به علت خروج منی ، غُسل بر او واجب است . 2 - بیگانه ، بعید، دور.
-
جستوجو در متن
-
پهلوگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - پهلو، جنب . 2 - کنار.
-
راک
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) نوعی رقص پر جنب و جوش .
-
سینه پهلو
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پَ) (اِمر.) التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنب ها) ذات الجنب .
-
جنابت
فرهنگ فارسی معین
(جَ بَ) [ ع . جنابة ] (مص ل .) 1 - دور شدن . 2 - نجس شدن ، جُنب شدن .
-
جنوب
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (ص .اِ.) جِ جنب . 1 - پهلوها، کنارها. 2 - جهت ها و نواحی .
-
شیطنت
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش طَ نَ) [ ع . شیطنة ] 1 - شیطانی . 2 - بازی و جنب و جوش که موجب آزار دیگران شود.
-
ورجه ورجه کردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ جِ. جِ. کَ دَ) (مص ل .) (عا.) جست و خیز کردن ، جُنب و جوش کردن .