کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُعِلَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جعل
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (مص ل .) برگردانیدن ، تقلب کردن .
-
جعل
فرهنگ فارسی معین
(جُ عَ) [ ع . ] (اِ.)سرگین غلطان ، حشره ایست که روی مدفوع حیوانات می نشیند.
-
واژههای همآوا
-
جعل
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (مص ل .) برگردانیدن ، تقلب کردن .
-
جعل
فرهنگ فارسی معین
(جُ عَ) [ ع . ] (اِ.)سرگین غلطان ، حشره ایست که روی مدفوع حیوانات می نشیند.
-
جستوجو در متن
-
گوگار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) جعل ، سرگین غلطان .
-
گوگال
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) جعل ، سرگین غلطان .
-
مجعول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) ساخته شده ، جعل شده .
-
کستل
فرهنگ فارسی معین
(کُ تَ) (اِ.) جعل ، حشره ای سیاه و پردار.
-
جعال
فرهنگ فارسی معین
(جَ عّ) [ ع . ] (ص .) جعل کننده ، دروغ پرداز.
-
جاعل
فرهنگ فارسی معین
(عِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - گرداننده ، سازنده . 2 - جعل کننده .
-
قالب زنی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ) (حامص .) 1 - در قالب آوردن چیزی را. 2 - دروغ گویی ، جعل . 3 - مهر کردن پارچه .
-
ساختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (مص مر.) 1 - بنا کردن . 2 - اختراع کردن . 3 - آفریدن . 4 - آماده کردن . 5 - پختن . 6 - جعل کردن . 7 - نواختن ، ساز زدن . 8 - سازگاری کردن ، تحمل کردن . 9 - (عا.) استعمال مواد مخدّر و نشئه شدن .