کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جَدَه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جده
فرهنگ فارسی معین
(ج دِّ) [ ع . ] (اِ.) مادربزرگ .
-
واژههای همآوا
-
جده
فرهنگ فارسی معین
(ج دِّ) [ ع . ] (اِ.) مادربزرگ .
-
جستوجو در متن
-
مادربزرگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ زُ) (اِمر.) 1 - مادر پدر، جدّة پدری . 2 - مادرِ مادر، جدّة مادری .
-
خورنق
فرهنگ فارسی معین
(خَ وَ نَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - کاخ باشکوه . 2 - نام قصر باشکوهی در جده که به دستور پادشاه آن نعمان ، برای بهرام گور ساخته شد.
-
جدامیشی
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ مغ - فا. ] (حامص .) جادوگری به وسیلة سنگ جده (=یده ). ضح . - مغولان و ترکان معتقد بودند که توسط چنین سحری می توانند طوفان های برف را در وسط تابستان ایجاد کنند.